وب سایت افق نور

تلاش وب سایت افق نور ، ترویج فرهنگ بسیج است

وب سایت افق نور

تلاش وب سایت افق نور ، ترویج فرهنگ بسیج است

وب سایت افق نور

پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد.امام خمینی(ره)
ایمیل: websiteofoghenoor@yahoo.com
جیمیل: websiteofoghenoor@gmail.com
کانال ایتا:https://eitaa.com/ofoghenoor1

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام کاظم» ثبت شده است

ولادت امام موسی کاظم (علیه السلام)

شناسنامه امام موسی بن جعفر علیه السلام

امام موسی بن جعفر علیه السلام در سپیده دم روز یکشنبه یا سه شنبه هفتم صفر سال 128 یا 129 هجری قمری در «ابواء» - محلی میان مکه و مدینه - از کنیزی از سرزمین بربر (مغرب) یا اندلس (اسپانیا) به نام «حمیده» معروف به «حمیده بربریه، حمیده مغربیه، حمیده مصفاة» زاده شد و شهادت آن حضرت بنا بر قول مشهور در 25 رجب سال 183 ه . ق و به نقلی 186 ه . ق در بغداد در زندان هارون الرشید و به دستور وی بوده است. کنیه امام هفتم شیعیان جهان، ابوالحسن، ابوالحسن الاول، ابوالحسن الماضی، ابو ابراهیم، ابو اسماعیل، ابو علی و لقب آن بزرگوار، عبد صالح، راهب بنی هاشم، الامین، الصابر، زین المجتهدین، باب الحوائج،...و مشهورترین آن کاظم و در لوح محفوظ «المنتخب» است.  

امام موسی بن جعفر دارای قامتی استوار، اندامی لاغر، چهره ای زیبا و گندمگون، ریشی انبوه و مشکین بود. نقش نگین انگشتری اش «حسبی الله» و یا «الملک لله وحده» بود.

اوضاع اجتماعی و سیاسی عصر امام موسی کاظم علیه السلام از سال 148 که امام صادق(ع) به شهادت رسید دوران امامت حضرت کاظم آغاز گردید. آن حضرت در این دوران با خلفای زیر معاصر گردید:منصور دوانیقی (136138) محمد معروف به مهدی ( 158 – 169) هادی (169 – 170) هارون (170- 193) هنگام رحلت امام صادق(ع) منصور دوانیقی خلیفه ی ستمگر عباسی، در اوج قدرت و تسلط بود. منصور برای تثبیت پایه های حکومت خود انسان های فراوانی را به قتل رسانید، او در این راه نه تنها شیعیان، بلکه فقها و شخصیت های بزرگ جهان تسنن را نیز که با او مخالفت می ورزیدند سخت مورد آزار قرار می داد.

سیره سیاسی امام موسی کاظم علیه السلام

امام موسی ابن جعفر(ع) مناظرات گوناگونی با هارون الرشید خلیفه عباسی داشته اند که در قسمتی از آن طرد حکومت هارونی و آرمان تشکیل حکومت الهی به رهبری امامان معصوم به صراحت بیان شده است. در تاریخ می خوانیم: روزی هارون به امام کاظم می گوید که مرزهای فدک را معلوم کن تا آن را به تو برگردانم . امام(ع) از جواب امتناع می کند. هارون پیوسته اصرار می ورزد.

امام(ع) می فرماید: من آن را جز با حدود واقعی اش نخواهم گرفت. هارون که به اصرار خواستار تعیین حدود می شود. امام می فرماید: اگر من حدود آن را باز گویم مسلماً موافقت نخواهی کرد. هارون سوگند یاد می کند که درصورت تعیین حدود آن را برمی گردانم. امام(ع) فرمود: اما حد اول آن سرزمین عدن است. در این هنگام هارون چهره اش دگرگون گشت و با شگفتی گفت: ادامه بده. امام(ع) فرمود: و حد دوم آن سمرقند است. برای بار دوم ناراحتی هارون بیشتر گشت. امام فرمود و حد سوم آن آفریقا.

در حالی که صورت هارون از شدت ناراحتی سیاه شده بود، حضرت فرمود: و حد چهارم آن سواحل دریای خزر و ارمنستان. حضرت حدود کشور اسلامی که آن روز، هارون برآن حکومت داشت بیان کرد. هارون گفت: پس چیزی برای ما باقی نماند برخیز جای من بنشین. امام فرمود: من به تو گفتم، اگر حدود آن را تعیین کنم هرگز آن را نخواهی داد.

سیره هدایتی امام موسی کاظم علیه السلام

از سال 148 ه.ق که امام صادق علیه السلام به شهادت رسید، بنا بر وصیت و نص پدر تا سال 183 ه.ق عهده دار سرپرستی و امامت شیعیان گردید و دوران 35 ساله امامتش در محیطی پراختناق و خفقان و همراه با تقیه گذشت. در چنین محیطی، حضرت موسی بن جعفرعلیه السلام علاوه بر مسئولیت امامت و رهبری جامعه اسلامی، موفق به تربیت شاگردان زیادی گردید و با وجود اختناق حاکم، عده زیادی از دانشمندان و بزرگان شیعه از علم و دانش آن حضرت استفاده کردند و روایات زیادی را در زمینه های مختلف از آن بزرگوار نقل نمودند. کثرت روایات فقهی ایشان بعد از امام باقر و امام صادق علیهما السلام مؤیدی بر این ادعا است.

سیره اخلاقی و عبادی امام موسی بن جعفر (علیه السلام)

زیاد بن ابی سلمة از دوستداران امام کاظم «علیه السلام» بود، ولی با دستگاه هارون الرشید نیز ارتباط داشت. روزی امام او را دید و از او پرسید: شنیده ام تو برای هارون الرشید کار می کنی و با آنان همکاری داری؟!

گفت: بله سرورم!  امام پرسید: چرا؟ عرض کرد: مولای من! من تهیدستی آبرومندم. مجبورم برای تأمین نیازهای خانواده ام کار کنم.  امام با چهره ای عبوس گفت: اما اگر من از بلندی بیفتم و قطعه قطعه شوم، برایم بهتر است که عهده دار کاری از کارهای ظالمان شوم یا گامی بر روی فرش های آنان گذارم، مگردر یک صورت. می دانی آن در چه صورتی است؟ گفت: نه فدایت شوم ! امام گفت: من هرگز با آنان همکاری نمی کنم مگر آن که یا غمی را از دل مؤمنی با رفع مشکلش بردارم یا با پرداختن قرض او، ناراحتی را از چهره اش بزدایم. ای زیاد! بدان پروردگار کمترین کاری که با یاوران ظالمان انجام می دهد این است که آنان را در تابوتی از آتش قرار می دهد تا روز حساب باز رسد. ای زیاد! هرگاه عهده دار شغلی از شغل های این ظالمان شدی، به برادرانت نیکی کن تا کفاره این کارت باشد. وقتی قدرتی به دست آوردی بدان خدای تو نیز در روز قیامت قدرت دارد و بدان که نیکی های تو می گذرد و ممکن است دیگران آن را فراموش کند، ولی در نزد خدا و برای روز قیامت تو باقی خواهد ماند.

رنج ها و مصیبت های امام موسی بن جعفر علیهما السلام

امام کاظم(ع) در شرایط دشوار حکومت عباسیان می زیست که دستگیری و آزار هواداران اهل بیت، سیاست رایج خلفا بود و طبیعی بودکه آن حضرت نیز، از سوی هارون الرشید، دچار زندان و شکنجه گردد. به گواهی تاریخ، امام موسی بن جعفر(ع)، قربانی بیم و هراسی شد که هارون نسبت به از دست دادن حکومت خویش داشت، نیز قربانی سخن چینی ها و گزارشهای دروغ بدخواهان و متملقان گردید.

سندی بن شاهک، رئیس پلیس هارون در بغداد بود، بسیار خشن و سختگیر و سنگدل واز جلادان و آدم کشان بود. سندی حضرت را تحویل گرفت، به کند و زنجیر بست، بر او سخت گرفت و حتی امام را مورد توهین و ضرب قرار داد و در نهایت، امام را به شهادت رساند، با خرمای زهرآلود، حضرت را مسموم کرد. پس از سه روز، روح پاک امام، از جسد مطهرش پرگشود و امام در 25 رجب سال 183 هجری به خدا پیوست و آسمان بغداد، با غروب این خورشید فروزان، تیره گشت.

برگی از دفتر فضائل امام موسی کاظم علیه السلام

موسی بن جعفر علیه السلام در قدر و مقام بزرگوارترین فرزندان حضرت صادق علیه السلام و در مرتبه والاتر از آنان بود و آوازه بزرگواری اش بیش از برادران بود. در زمان آن حضرت با سخاوت تر و گرامی تر و خوش معاشرت تر از او دیده نشد، و در عبادتْ سرآمد مردم آن زمان و پرهیزکارترین آنان و در جلالت مقام و فهم و دانش برتر از همگان بود. و عموم شیعیانِ پدرش امام صادق علیه السلام معتقد به امامت آن بزرگوار گشته و سر تعظیم در برابرش فرود آورده، تسلیم دستورات او شدند و از پدر بزرگوارش درباره امامت و جانشینی آن جناب نصوص و روایات و اشاره های زیادی روایت کرده اند و معالم و فرامین دین خود را از او گرفتند و آنقدر نشانه و معجزات از آن حضرت روایت کرده اند که موجب قطع بر حجّیت و امامت او خواهد شد.

داستان هایی از امام موسی کاظم علیه السلام

امام کاظم(ع) در زمینی که متعلق به شخص خودش بود مشغول کار و اصلاح زمین بود. فعالیت زیاد عرق امام را از تمام بدنش جاری ساخته بود. علی بن ابی حمزه بطائنی در این وقت رسید و عرض کرد: « قربانت گردم، چرا این کار را به عهده دیگران نمی گذاری »؟

- چرا به عهده دیگران بگذارم؟ افراد از من بهتر همواره از این کارها می کرده اند.

- مثلا چه کسانی؟

- رسول خدا و امیر المؤمنین و همه پدران و اجدادم. اساساً کار و فعالیت در زمین از سنن پیغمبران و اوصیای پیغمبران و بندگان شایسته خداوند است.

در سایه سار کلام نورانی امام کاظم علیه السلام

لَا تَمْنَحُوا الْجُهَّالَ الْحِکْمَةَ فَتَظْلِمُوهَا وَ لَا تَمْنَعُوهَا أَهْلَهَا فَتَظْلِمُوهُم‏ حکمت را به افراد نادان نیاموزید؛ زیرا به آن ستم می کنید و از اهلش دریغ ندارید که به آن ستم روا داشته ایدعَلَیْکَ بِالرِّفْقِ فَإِنَّ الرِّفْقَ یُمْنٌ وَ الْخُرْقَ شُؤْمٌ إِنَّ الرِّفْقَ وَ الْبِرَّ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ یَعْمُرُ الدِّیَارَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْق‏ نرم خو و ملایم باش؛ زیرا نرمش، نیکو و کج خلقی، شوم و مذموم است، به درستی که نرمش و نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانه را آباد می کند و بر روزی می افزایدأَفْضَلُ مَا یَتَقَرَّبُ بِهِ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ بِهِ الصَّلَاةُ وَ بِرُّ الْوَالِدَیْنِ وَ تَرْکُ الْحَسَدِ وَ الْعُجْبِ وَ الْفَخْر برترین چیزی که بنده به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود، پس از شناخت خدا نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودپسندی و تکبر است.

یاران و شاگردان امام موسی بن جعفر (علیه السلام)

گروه کثیری از عالمان و راویان حدیث، پیرامون امام موسی کاظم(ع) گرد آمدند و آن حضرت با توانایی بسیار آراء خردمندانه ای در دانش های گوناگون دینی ابراز کرد. با آنکه صدها نفر از محضر پر فیض امام موسی کاظم(ع) بهره برده و اخبار و احادیث او را نقل می کردند، اما در میان اصحاب، حدیث هیجده نفر به صدق و امانت مشهور گردیده و منقولات آنان مهر اعتبار و اطمینان خورده و همگان بر صدق گفته هایشان اعتراف کرده اند. شش نفر از آنان شاگردان امام باقر(ع)، شش نفر از اصحاب امام صادق(ع) و بقیه هم از خواص تربیت یافتگان حضرت امام کاظم(ع) بوده اند. اسامی آنان به این شرح است: یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی، محمد بن ابی عمیر، عبدالله بن المغیره، حسن بن محبوب السراد، احمد بن ابی نصر بزنطی. به این افراد اصحاب اجماع می گفتند. شاگردان زبده دیگری در مکتب علمی - تربیتی و سرشار از معنویت هفتمین امام پرورش یافتند از جمله؛ محمد بن خلاد، عبدالرحمن بجلی، علی بن جعفر، اسحاق بن عمار صیرفی، اسماعیل بن موسی بن جعفر، حسین بن علی بن فضال، داود رقی، عبدالسلام بن صالح حصروی، موسی بن بکیر و اسماعیل بن مهران.

امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) در شعر و ادب

ای نور خدا شمع هدی، مصدر ایمان/دریای عطا، بحر سخا، منبع احسان

ای یوسف آل نبی، ای مظهر یزدان/وز درد شدی باغل و زنجیر گرانبار

غلطان به روی خاک ز پهلوی به پهلو/ای شاه حجازی به چه تقصیر به بغداد

مسموم نمودند تو را از ره بیداد/ما را غم قتل تو شها کی رود از یاد

الحق که بود ناسخ بد فعلی شداد/ظلمی که عیان گشت از آن فرقه بدخو

در حریم کاظمین (علیهماالسلام)

زیارت امام هفتم به زیارت رسول اکرم تشبیه شده است؛ از جمله در حدیثی از امام رضا (ع) چنین آمده است من زار قبر أبی بغداد کان کن زار قبر رسول الله و قبر امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، إلا أنّ الرسول و لأمیرالمؤمنین صلوات الله علیهما فضلهما؛ کسی که قبر پدرم را در بغداد زیارت کند، مانند کسی است که قبر رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) را زیارت کرده، جز برتری رسول خدا و امیرمؤمنان که به جای خود محفوظ استعن داود الصیرفی قال: قلت له -ابالحسن العسکری(ع): إنّی زرت أباک و جعلت ذلک لک؛ فقال: «لک من الله اجر و ثواب عظیم و منّا المحمدة» داود صیرفی گوید: به امام هادی (ع) عرض کردم: من پدر شما را زیارت نمودم و ثواب آن را به شما هدیه کردم؛ امام (ع) فرمود: برای تو اجر و پاداش بسیاری است و ما هم سپاس گزار خواهیم بود.

کتابشناسی امام کاظم (علیه السلام)

امام موسی بن جعفر (ع) اسطوره مبارزه و قهرمان مقاومت و پایداری عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، انتشارات نوید اسلام، بی تا، رقعی، 286 ص.

امام موسی کاظم(ع) مصطفی زمانی (1356 1411 ق)، قم، بنیاد فرهنگی اسلام، 1370، رقعی، 147 ص.

امام موسی کاظم(ع) گروه کودکان و نوجوانان، بازنویسی: مهدی رحیمی، چاپ دوم، تهران، بنیاد بعثت، 1374، رقعی، 92 ص.

امام موسی کاظم (ع) سید کاظم ارفع، تهران، موسسه انتشاراتی فیض کاشانی، 1370، رقعی، 67 ص (از سری سیره عملی اهلبیت 9)

بدایع الانوار فی احوال سابع الائمه الاطهار میرزا سید مهدی حسینی وکیل(ملقب به بدایع نگار) (م 1279 ق)، چاپ تهران، 1306 ق، وزیری، 341 ص (چاپ سنگی).

بر امام صادق و امام کاظم (ع) چه گذشت؟ سید محمد حسن موسوی کاشانی، قم [انتشارات زاهدی]، 1373 ش / 415 ق، وزیری، 223ص.

امام موسی کاظم(علیه اسلام) می فرمایند:

لاتَمْنِحُوا الْجُهّالَ الْحِکْمَةَ فَتَظْلِمُوها، وَ لا تَمْنَعُوها أهْلَها فَتَظْلِمُوهُمْ.

حکمت را به افراد نادان نیاموزید؛ زیرا به آن ستم می کنید و از اهلش دریغ ندارید که به آن ستم روا داشته اید.

عَلَیْکَ بِالرِّفْقِ، فَأِنَّ یُمْنٌ وَ الرِّفْقَ شَوْمٌ اِنَّ الرِّفْقَ وَ الْبَّرَ و حُسْنَ الْخَلْقَ یَعمُرُ الدِّیارَ وَ یَزِیدُ فِی الرِّزْق.

نرم خو و ملایم باش؛ زیرا نرمش، نیکو و کج خلقی، شوم و مذموم است، به درستی که نرمش و نیکوکاری و خوش اخلاقی، خانه را آباد می کند و بر روزی می افزاید.

فضلُ یُتَقَرَّبُ به العبدُ الی اللهِ بعدَ المعرفة بِه الصلاةٌ و برُّ الوالدینِ و ترکُ الحسِد و العجبِ و الفخر.

برترین چیزی که بنده به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود، پس از شناخت خدا نماز و نیکی به پدر و مادر و ترک حسد و خودپسندی و تکبر است.

من لَمْ یَکنْ لهُ من نفسِهِ واعظٌ تَمَکَن منهُ عَدّوهُ.

هرکس در وجودش پنددهنده ای نداشته باشد، دشمنش بر او مسلط می شود.

اذا وَعَدتُمُ الصبیانَ فَفوا لهم، فاِنّهم یَرَونُ اَنَکم الذین ترزقونهم، انّ الله عزوجلَ لیس یغضِبُ یشیءِ کغضبه النّساء و الصبیان.

وقتی به کودکان وعده ای دادید، وفا کنید؛ زیرا می پندارند شما روزی دهنده آنها هستید. خداوند برای هیچ چیز به اندازه تجاوز به حقوق زنان و کودکان خشمگین نمی شود.

ایاک و الضجر و الْکَسَلَ، فاِنهما یَمَنعانِ خطَّک من الدنیا و الاخرة.

از سستی و بی حوصلگی بپرهیز؛ زیرا این دو خصلت، تو را از بهره وری از نعمت های دنیا و آخرت باز می دارد.

انَّ العاقل لایکذبُ و ان کان فیه هواهُ.

انسان خردمند دروغ نمی گوید؛ اگرچه دروغ وسیله برآمدن خواهش های نفسانی او باشد.

اشاره

مراحل زندگی امام کاظم(ع)

براساس طبیعت، محیط و شرایط زندگی امام کاظم(ع) بررسی زندگی آن حضرت به سه مرحله تقسیم می شود.

مرحله نخست

از ولادت آن حضرت در سال 128 ه .ق تا شهادت امام جعفرصادق(ع) در سال 148 ه .ق را دربردارد. در این مدت، او شاگرد پدر بزرگوارش بود. در این دوره بیست ساله، علم الهی و توانایی بالایی امام در مناظره و گفت و گوهای علمی تبلور یافت، تا آنجا که هنوز پنج سال از زندگی خود را پشت سر نگذاشته بود که ابوحنیفه را با ادله و برهان محکم به سکوت واداشت.

مرحله دوم

این مرحله پس از شهادت امام صادق(ع) و رهبری دینی، علمی، سیاسی و تربیتی امام کاظم(ع) آغاز شد. در این فضا و شرایط سخت سیاسی، بیم آن می رفت که جان امام در معرض خطر قرار گیرد. به همین علت، امام ششم در زمان حیات خود، امام کاظم(ع) را یکی از پنج جانشین خود معرفی کرد. به این ترتیب، برنامه منصور را برای از میان برداشتن فیزیکی امام هفتم خنثی کرد. این مرحله تا زمان مرگ منصور (158 ه .ق) ادامه داشت. پس از او مهدی و هادی به قدرت رسیدند. در زمان آنها که بیش از بیست سال به درازا کشید، فضای باز و آزادی نسبی، به ویژه در روزگار مهدی، برای اهل بیت و پیروان ایشان فراهم شد.

مرحله سوم

این مرحله از زندگی امام کاظم(ع) با حکومت هارون الرشید هم زمان بود. هارون در سال (170 ه .ق) به قدرت رسید. او در کینه توزی و دشمنی با اهل بیت(ع) و علویان، پس از برادرش هادی و پدرش مهدی، شهره بود. امام در این دوره از زندگی خود با تنگناها و سختی های فراوانی روبه رو شد. هنوز هارون الرشید در آغاز راه بود که امام را در سیاه چال ها به بند کشید. گاهی حضرت را در بصره و زمانی در بغداد به زندان می سپرد. این سال های طاقت فرسا، با دیگر سال ها متفاوت بود؛ زیرا هارون همواره درصدد کوچک کردن امام و کاستن از منزلت آن حضرت بود.

اگر موضع گیری امام را در قبال منصور و مهدی در نظر بگیریم، می بینیم که فعالیت خود را علیه حکومت هارون فزونی می بخشید، اما با وجود اینکه علویان از اقدام های انقلابی علیه هارون الرشید پرهیز می کردند، هارون اهل بیت(ع) و پیروان آنان و به ویژه امام کاظم(ع) را در تنگنا قرار داد.

حضرت کاظم(ع) در آن شرایط و نیز در پی سخت گیری حاکمیت بر علویان، تمام توان خود را برای رسیدن به هدف های الهی و انجام دادن وظایفی که بر دوش داشت، به کار بست. او سیاست های هارون را به خوبی می شناخت و می دانست که تصمیم نهایی هارون، از میان برداشتن اوست. امام این مطلب را نیز دریافته بود که هارون، حتی میانجیگری اطرافیان خود را دراین باره نمی پذیرد. بنابراین، با ایستادگی در برابر خواسته های هارون، همه سختی ها را به جان خرید.

آن بزرگوار، وظایف خود را با دقت و ژرف نگری به انجام رساند و به امامت فرزندش علی بن موسی الرضا(ع) وصیت کرد. سرانجام در زندان سندی بن شاهک، در روز 25 رجب سال 183 ه .ق به شهادت رسید و در گورستان قریش در بغداد به خاک سپرده شد.

گفتار مجری

1- از ویژگی های ذاتی موسی بن جعفر(ع)، فرو بردن خشمه. همه مورخان نوشتن، در برابر بدی، خوبی می کرد و از خطاهای دیگران می گذشت. روش او مثل سیره جدش پیامبر بود، تا آنجا که به کاظم، یعنی فرو خورنده خشم معروف شد.

2- امام موسی کاظم(ع) پس از شهادت پدرش، با همت و سرسختی تمام، مکتب علمی و فکری عظیم امام صادق(ع) رو ادامه داد و از هیچ کوششی دریغ نکرد. امام کاظم(ع) در تکامل جنبش علمی و شخصیت فرهنگی اسلامی، گام های بزرگی برداشت و صدها دانشمند و مفسر و محدث تربیت کرد که در میان آنها شخصیت های سرشناسی چون علی بن یقطین، محمد بن ابی عُمیر، هشام بن حکم، هشام بن سالم، یونس بن عبدالرحمن و سعد بن سعد قمی دیده می شه.

حضرت موسی بن جعفر(ع) در روزگار پایانی حکومت امویان به دنیا اومد. دو دهه از عمر مبارک خود رو کنار پدرش جعفر بن محمد الصادق(ع) زندگی کرد و از دانش او بهره ها برد.

پس از 25 شوال 148 ه .ق، درحالی که جامعه دستخوش بحران بود و خطر مرگ تهدیدش می کرد، امامت رو بر عهده گرفت و با سختی هایی روبه رو شد که هیچ یک از امامان در روزگار امویان و در زمان خلفای پیشین عباسی با آن روبه رو نبودند. زندان های طولانی، طرح های پیاپی برای از میان برداشتن امام و سرانجام کشته شدن به دست کارگزاران هارون که به نام خدا و پیامبر فرمانروایی می کرد، تنگناهایی بود که حضرت امام کاظم(ع) با آن روبه رو شد.

تلاوت قرآن

قرآن کریم، همیشه همدم تنهایی ها و مونس خلوت امام کاظم(ع) بود. قرآن را بهتر و خوش نواتر از هرکس می خواند و وقتی به خواندن قرآن مشغول بود، اندوهگین می شد، آن گونه که هرکس تلاوت او را می شنید، می گریست. حفص می گوید: «امام کاظم(ع) وقت تلاوت قرآن، گویا با مخاطبی گفت وگو می کند».

لقب ها

حضرت موسی بن جعفر(ع) را صابر، الزاهر یعنی درخشنده، عبد صالح، الوفی به معنای وفاکننده به عهد، سید و امین خطاب می کردن، ولی آخرین لقبی که حضرت امام کاظم(ع)  با آن خوانده می شد، باب الحوائجه. این لقب در واگویه های مردم شهرت زیادی داره. عموم مردم و حتی خواص معتقدن که هر غم زده ای اون حضرت رو واسطه قرار بده، خداوند گرفتاریش رو برطرف می کنه. شیعیان آن حضرت، بلکه تمام مسلمانان با همه گرایش ها و اختلاف سلیقه های اجتماعی و علمی، به باب الحوائج بودن موسی بن جعفر(ع) ایمان دارن. ابوعلی خلال، پیشوای حنبلیان می گوید: در هر گرفتاری سختی که برای برطرف شدن آن نزد قبر موسی بن جعفر رفتم، خداوند آن گونه که دوست می داشتم، گره از کارم باز کرد.

از امام شافعی نیز نقل شده: «قبر موسی کاظم، نوش داروی آزموده شده است».

رخنه در نظام

امام کاظم(ع) با تربیت افرادی شایسته و اثرگذاری مثبت بر اندیشه برخی کارگزاران حکومتی، از وجود آنان در پیشبرد هدف های الهی خویش بهره می جست.

علی بن یقطین یکی از عوامل نفوذی امام در نظام حکومتی هارون بود که تا مقام نخست وزیری پیش رفت. او به لطف خداوند و یاری رهنمودهای امام و بصیرت و تیزهوشی خود، کارهای مهمی را به نفع شیعیان انجام می داد. یادآوری دیدگاه های حضرت کاظم(ع) به شکل نامحسوس در جدال داخلی هیئت حاکمه، گزارش اخبار داخلی و تصمیم های حکومت غاصب به امام، ارسال کمک های مالی به امام و شیعیان، تشکیل گروه های حج از شیعیان بی بضاعت و خدمات اجتماعی و اداری به یاران امام هفتم، برخی دستاوردهای نفوذ علی بن یقطین در حکومت هارون بود. یکی دیگه از شیعیان مخلص، مسیّب بن زهیر بود که به ظاهر در سمت جانشینی سندی بن شاهک، به فرماندهی نیروهای نظامی هارون منصوب شده بود. او در کنار رساندن پیام های امام از داخل زندان به دوستان و شیعیان موسی بن جعفر(ع)، معجزه ها و کراماتی هم از آن حضرت نقل می کرد که در بیداری برخی افراد تأثیر داشت.

چراغ راه

درود خدا و فرشتگان و حاملان عرش او و تمام آفریدگان زمین و آسمان، بر درخت [کوه] طور.

درود بر کتابی که در کوه طور نازل شد. سلام بر خانه آبادی که زیارتگاه فرشتگان است. سلام بر آسمان برافراشته. سلام بر راز پوشیده. سلام بر اقیانوس خروشان و سلام بر آینه نور؛ او که موسای کلیم وادی ایمن امامت است».

محی الدین بن عربی «موسی بن جعفر امین، بسیار راست گو و یکی از پیشوایان مسلمانان است که به عبادت و بندگی مشهور شده».

ابوحاتم رازی

«قبر موسی کاظم(ع) نوش داروی آزموده شده است».

امام شافعی

جعلتک حسبی فی اموری کلْها و ما خاب من أضحی و أنت له حسب

در تمام گرفتاری هایم تو را تنها وسیله نجات یافتم و هرکس چنین باشد، ضرر نکرده است و تو او را کفایت می کنی.

ابونواس شاعر بلندپایه دوران عباسی

«فرزندم موسی نظیر عیسی بن مریم است».

امام صادق(ع) می فرمایند: «علم حکمت، درک و فهم، بخشش و بینش آنچه را مردم در موارد اختلاف امور دینی خود نیازمندند حسن خلق و وفای به عهد، در او(موسی بن جعفر(ع)) جمع است. او دری از درهای رحمت خداست».

امام صادق(ع) می فرمایند: «امام موسی کاظم (ع) بنده شایسته، بخشنده و بردبار، ارجمند و در اعتقاد شیعه، یکی از دوازده امام معصوم است. او را به خاطر عبادت و کوشش در راه خدا عبد صالح می گفتند».

عبدالله بن اصعد یافی

«موسی بن جعفر بزرگی از بزرگان بنی هاشم و امامی پیشرو در علم و دیانت بود».

دکتر زکی مبارک

«اما مناقب و کرامات ظاهری و فضایل و صفات روشن و آشکارش، گواه بر آن است که او قله شرف و اوج بزرگواری را برگزیده و تا اوج امتیازات بالا رفته و به بلندترین مرتبه آن رسیده است. مرکب سیادت، تا آخرین مرحله برای او رام شده و بر غنایم بزرگی حاکم بوده و ارزشمندترین آنها را برگزیده است».

علی بن مالکی

سلام بر فرزند کعبه و منا، سلام بر فرزند نور که هیچ زندانی فروغش را نکاست.

سلام بر فرزند دانش و بینش که درایتش، رهبر مردم بود و سخنانش کلیدواژه های چگونه زیستن؛ سخنانی که از تاریک ترین سیاه چال ها برمی آمد و تیرگی قلب ها را می زدود.

سلام بر کسی که بندگی اش مؤثرترین روش آرام کردن دل های رمیده از رستگاری بود و بسیار بودند کسانی که بنده بندگی اش می شدند.

درود فراوان خداوند بر او که خشم خود را می خورد و بردباری را به اوج می رساند؛ او که زندان های طولانی و شکنجه های بی حد و اندازه را با متانت و بزرگ منشی می آراست و دل سنگ زندانبانان را با صبر خود حیرت زده می کرد.

سلام بر امامی که آرامگاهش دروازه گشایش و رحمت است که دل های شکسته در هوای ملکوتی اش التیام می یابند، دست ها از آستانه اش حاجت روا بازمی گردند و قلب ها به راحتی و آسایش می رسند.

خلفای پیشین، سیاه چال را تنها راه آسایش از او می دانستند. حتی در زمان یکی از آنها به این شرط آزادش کردند که کاری به حکومت نداشته باشد.

هرچند تنها مرد شایسته دنیای خویش بود که به جای پیامبر بنشیند، به خلیفه گفته بود: بزرگوارتر از آن است که به حکومت چشم طمع بدوزد و آزاد شده بود.

ولی زندان، پیشانی نوشت او بود؛ به تلافی جرم های نکرده اش، به سبب دستی که از درماندگان می گرفت و راهی که بر گمراهان می گشود، برای محدود کردن و زیرنظر داشتن هوادارانش و نیز به سبب اینکه دین او کاخ های سر به فلک کشیده و جواهرنشان عباسیان را، هزارهزار کنیزک زیباروی و آوازخوان را، بخشش های بی اندازه از خزانه بیت المال را، قتل و غارت های بی شمار و نیرنگ های پشت پرده حکومت را جایز نمی شمرد.

زندان، پیشانی نوشت او بود

امام، مردم شهرهای دور و نزدیک را با ترفندهای گوناگون از تباهی می رهانید. گاه نامه یا سفارشی، گاهی فرد مورد اعتمادی و روزی معجزه و کرامتی از او به داد دل مردم می رسید. محبوس بود و در محاصره غل و زنجیر، ولی منش نیکویش، زندانبانان را آن چنان به راه می آورد که از مریدان او می شدند.

سکوت زندان را به خاطر عبادت، خوش می داشت و عبادت او اوج معرفت و بینش بود. هرچند درهای زندان به رویش کم گشوده می شد، او را باب الحوائج روزهای سخت و مبادا می خواندند؛ چه مصیبت بزرگی بود شهادتش.

اگر سر از تنش جدا می کردند، شورش علویان خاموش شدنی نبود، درحالی که آنها با وسیله قرار دادن فرزندان پیامبر، به اوج رسیده بودند. پس باید باز هم در لباس دوست پیش می آمدند و آمدند، با طبقی میوه یا جامی شربت، و سفر ابدی را برای حجت در بند رقم زدند.

باز هم از بیم علویان، هشتاد مرد بزرگ زاده را به گواهی طلبیدند که امامتان با مرگ طبیعی رفته است، ولی او که می دانست، اوج فاجعه را می دانست و او که نمی دانست کافی بود قدری در حوادث پیش آمده درنگ کند و حقیقت را دریابد.

روزی هارون الرشید به وزیر خود، علی بن یقطین، هدایای گران قیمتی بخشید که یکی از با ارزش ترین آنها، لباسی طلاکاری شده بود. از آنجا که وزیر، علاقه شدیدی به امام کاظم(ع) داشت، این هدیه فاخر را به خدمتکار خود داد تا به امام برساند و به او تقدیم کند.

امام هدیه را گرفت، ولی در فرصتی مناسب آن را به دست کس دیگری پس فرستاد و به علی بن یقطین سفارش کرد لباس را نزد خود نگه دارد. وزیر از این کار امام ناراحت شد، ولی لباس را در صندوقچه ای گذاشت.

مدتی از آن ماجرا گذشت و وزیر، خدمتکارش را به سبب نافرمانی از خانه بیرون کرد. خدمتکار که از راز شیعه بودن علی بن یقطین باخبر بود، به قصر هارون رفت و گفت که وزیر خائن تو اموال و خمس شیعیان را به موسی بن جعفر می رساند.

هارون وزیر را خواست و آن هدیه را طلب کرد. علی بن یقطین پاسخ داد: چون آن لباس، هدیه مخصوص خلیفه بود، آن را عطرآگین کرده و در بقچه ای در خانه گذاشته ام و هرازگاهی به آن نگاه می کنم. هارون گفت: لباس را بازگردان. وزیر به یکی از غلامانش دستور داد به منزل برود و آن هدیه را بیاورد. بعد از آمدن غلام و آوردن لباس، خشم هارون الرشید فروکش کرد و هدیه دیگری به علی بن یقطین بخشید و دستور داد آن خدمتکار خبرچین را هزار تازیانه بزنند. وقتی تازیانه زدن به نیمه رسید، خدمتکار جان داد. هارون رو به وزیر گفت: دیگر هیچ گزارش خلافی را در مورد تو نخواهم پذیرفت.

خواب

پس از آنکه مهدی عباسی، امام هفتم شیعیان را از مدینه به بغداد دعوت کرد و او را به زندان انداخت، شبی امام علی(ع) را در خواب دید که این آیه را تلاوت می کند:

فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی اْلأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ. (محمد: 22)

آیا گمان می کنید هنگامی که حاکم امور مردم شدید، آنگاه می توانید در زمین تباهی پدید آورید و از ارحام خویش قطع رابطه کنید؟

خلیفه وحشت زده از خواب برخاست. به سراغ ربیع فرستاد. ربیع که از این دعوت نابهنگام شگفت زده و نگران شده بود، به قصر خلیفه رفت. خلیفه آیه را خواند و ماجرای خوابش را تعریف کرد. سپس گفت: هم اکنون می روی و موسی بن جعفر را به قصر می آوری. وقتی امام را حاضر کردند، مهدی عباسی دست در گردن او حلقه کرد و امام را در کنار خود بر تخت نشاند و با او با مهربانی رفتار کرد. در آخر به او گفت: اگر اطمینان داشتم علیه حکومتم و فرزندانم شورش نمی کنی، آزادت می کردم. امام کاظم(ع) فرمود: به خدا سوگند، چنین نمی کنم و این کارها شایسته من نیست.

آنگاه خلیفه از ربیع خواست به خزانه قصر برود و سه هزار دینار برای امام بیاورد و او را به مدینه بازگرداند.

علی بن یقطین می گوید: هارون مرد ساحری را دعوت کرده بود تا در جلسه ای با حضور خلیفه و دیگران با کارهای سحرآمیز و خارق العاده خویش، حضرت موسی بن جعفر(ع) را خوار و شرمنده سازد.

هنگامی که غذا را آوردند، آن مرد جادویی به کار برد که وقتی خادم امام می خواست برای حضرت کاظم نان بردارد و نزد ایشان بگذارد، نان از دست او می پرید و دور می شد. هارون از این عمل چنان به وجد آمده بود که در پوست خود نمی گنجید و به شدت می خندید.

امام وقتی احساس کرد این نقشه برای اهانت به حجت خدا طراحی شده است، با صلابت و قاطعیت، سرش را بلند کرد و به عکس شیری که روی پرده کشیده شده بود، اشاره کرد. پس آن تصویر به صورت شیر درنده ای مجسم شد و در یک لحظه آن مرد ساحر را درید و به کام مرگ فرستاد. سپس به جای خود بازگشت.

هارون از ترس غش کرد و به رو افتاد. وقتی به هوش آمد، از امام خواست که آن مرد را دوباره زنده کند و از شکم شیر بیرون آورد.

امام فرمود: اگر عصای حضرت موسی(ع) ریسمان ها و دیگر لوازم ساحران را برگردانده بود، این تصویر نیز آن مرد را برمی گرداند.[27]

مرد زشت

سید محمدصادق میرقیصری

«مرد زشتی بود، چنان زشت که همه از او کناره می گرفتن. او با اینکه قلب مهربونی داشت، اما مردم وقتی چهره شو می دیدن، فرار می کردن. چقدر دلش می خواست که رفتار مردم باهاش عادی باشد. چقدر دلش می خواست که با یکی حرف بزند و درد دل کند، اما همه از او کناره می گرفتن و تنهایِ تنها بود.

حالا که همه از او فراری بودن، آن هم سعی می کرد جلوی چشم مردم ظاهر نشه، اما زندگی و نیازهای روزمره باعث می شد نتونه زیاد از دیگرون دور بمونه. روزی در حال عبور از کوچه ای بود که دید چند نفری به طرفش میایند. بعضی از مردم وقتی اونرو می دیدن، بدجوری روشونو برمی گردوندن، اما اون چند نفر این کارو نکردن. یکی از آن ها به مرد زشت چهره نگاه کرد و با مهربونی گفت: سلام!

مرد، با تردید جواب سلام را داد و با خودش فکر کرد که آیا رهگذر می خواد مسخرش کند؟ اما در چهره گندمگون و زیبای رهگذر، اثری از تمسخر نبود. مرد با تعجب رهگذر را نگاه کرد. با خودش گفت: اون کی بود؟ چرا مثل دیگران اَزم روگردان نشد؟ چنان غافل گیر شده بود که نتونست چیزی بگه. رهگذر و همراهانش گذشتند، مرد زشت مدتی سر جا ماتش زد و بعد یادش اومد که اسم رهگذر رو نپرسیده است. جرئتی به خودش داد و گفت: صبر کنید، بایستید.

یکی از رهگذرا برگشت و گفت: کاری داشتی برادر؟ مرد زشت گفت: نه، فقط می خواستم بدانم این همراه شما که آن قدر مهربون با من حرف زد، کیست؟ مرد رهگذر گفت: او را نشناختی؟ او مولایم امام کاظم(ع) هست.

مرد زشت آهی از ته دل کشید و گفت: جانم به فدای او!

نظر شما چیه؟

1. امام کاظم(ع) در چه شرایطی به امامت رسید؟

2. موسی بن جعفر(ع) با چند تن از خلفای عباسی معاصر بود؟

3. زندگی امام هفتم در عصر منصور، خلیفه عباسی چگونه بود؟

4. مهدی عباسی با علویان و امام کاظم(ع) چگونه برخورد می کرد؟

5. شیوه حکومتی هادی عباسی چگونه بود؟

6. سیاست های مالی هارون را شرح دهید.

7. شعوبیه چه فرقه ای بودند و موضع امام کاظم(ع) در برابر این فرقه چگونه بود؟

8. فرقه های گوناگون زمان امام هفتم را به طور مختصر معرفی کنید.

9. چند تن از اصحاب امام کاظم(ع) را به طور خلاصه معرفی کنید.

10. علل زندانی شدن امام هفتم را بیان کنید.

11. امام کاظم(ع) در چه شهرهایی و به وسیله کدام خلیفه عباسی زندانی شد؟

12. وضعیت امام هفتم در زندان های خلفای عباسی چگونه بود؟

13. تعیین وکلا از سوی امام کاظم(ع) چه دلایلی داشت؟

14. امام کاظم(ع) در چه سالی و به دست چه کسی به شهادت رسید؟

15. مسیب بن زهیر که بود و امام کاظم(ع) چه تأثیری در روند زندگی او داشت؟

16. چرا سندی بن شاهک پس از شهادت امام، افرادی را برای گواهی طلبید و این گواهی چه مزیتی برای او داشت؟

17. آرامگاه امام هفتم در کجاست؟

18. القاب امام کاظم(ع) را برشمارید.

19. چند تن از فرزندان موسی بن جعفر(ع) را به اختصار معرفی کنید.

کتابستان

1. احمدی، حبیب الله، امام کاظم(ع) الگوی زندگی، انتشارات فاطیما، چاپ اول، 1386.

2. حکم، سید منذر و سید عبدالرحیم موسوی، پیشوایان هدایت، باب الحوائج حضرت امام موسی کاظم(ع)ترجمه: سید حسین اسلامی اردکانی، مجمع جهانی اهل بیت، چاپ اول، 1385.

3. روز شمار عترت (زندگانی امام موسی کاظم(ع) و یاران آن حضرت) گردآورنده: احمد عیسی فر، رایحه عترت، 1384.

4. زندگانی امام موسی کاظم(ع) (گزیده ای از منتهی الامال محدث قمی)، به کوشش: رضا استادی، دفتر نشر برگزیده، چاپ اول، تابستان 1380.

5. شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام کاظم، ترجمه: محمدرضا عطایی، کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، 1368.

این کتاب دو جلدی یکی از بهترین و معتبرترین منابعی به شمار می رود که پژوهشگران را در زمینه زندگانی سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی امام کاظم(ع) یاری می رساند. مؤلف محترم با ریزنگری، عصر امام کاظم(ع) را بررسی کرده است و اطلاعات ارزشمندی از دربار عباسیان، اوضاع برامکه، گروه های شیعه و سلسله راویان و اصحاب امام ارائه می کند.

6. قائمی، علی، در مکتب اسوه صلابت امام موسی کاظم(ع) امیری، چاپ اول، بهار 1378.

7. قربانی، علی اصغر، امام کاظم(ع) از دیدگاه اهل سنت، مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیما، چاپ اول، آذر 1385.

8. قیومی اصفهانی، جواد، صحیفه امام کاظم، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ اول، 1381.

این کتاب شامل ادعیه و سخنانی است که از امام موسی کاظم(ع) بر جای مانده است. ترجمه روان یکی از ویژگی های کتاب محسوب می شود.

9. موسوی کاشانی، سید محسن، بر امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) چه گذشت، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، بهار 1379.

پی نوشتها:

[1]. جواد قیومی اصفهانی، صحیفه امام کاظم(ع) ، دفتر نشر اسلامی، 1381، چ 1، ص 452.

[2]. همان.

[3]. همان، ص 455.

[4]. همان، ص 456.

[5]. همان، ص 462.

[6]. همان، ص 464.

[7]. همان، ص 472.

[8]. همان، ص 476.

[9]. سید منذر حکیم و سید عبدالرحیم موسوی، پیشوایان هدایت، باب الحوائج امام موسی کاظم(ع) ، ترجمه: سید حسین اسلامی اردکانی، مجمع جهانی اهل بیت، 1385، چ 1، ص 60.

[10]. باقر شریف قرشی، تحلیلی از زندگانی امام کاظم(ع)، ترجمه: محمدرضا عطایی، نشر کنگره جهانی حضرت رضا(ع)، 1368، ج 1، ص 19.

[11]. صحیفه امام کاظم(ع)، ص 6.

[12]. پیشوایان هدایت، باب الحوائج امام موسی کاظم(ع)، ص 20.

[13]. همان، ص 36.

[14]. همان، ص 56.

[15]. tebyan. net

[16]. علی اصغر قربانی، امام کاظم(ع) از دیدگاه اهل سنت، مرکز پژوهش های اسلامی صداوسیما، آذر 1385، چ 1، ص 14.

[17]. همان، ص 15.

[18]. پیشوایان هدایت باب الحوائج امام موسی کاظم(ع)، ص 56.

[19]. المناقب، قم، انتشارات علامه، ج 4، ص 317.

[20]. تحلیلی از زندگانی امام کاظم، ج 1، ص 191.

[21]. همان.

[22]. همان، ص 193.

[23]. همان، 195.

[24] . همان، ص 196.

[25]. الارشاد فی معرفة حجج الله، قم، واحد تحقیق مؤسسه آل البیت، 1413، چ 1، ص 225.

[26]. ربیع بن یونس، حاجب و بعد وزیر منصور

کشف الغمه: با ترجمه فارسی به نام المناقب علی بن عیسی الاربلی نشر ادب الحوزه و کتاب فروشی اسلامیه، ص 3.

[27]. المناقب، ج 4، ص 299.

[28]. نک: همشهری، (حکایت هایی از زندگی امام موسی کاظم(ع))، حسن حاجیلو، نشر روزنامه همشهری، بهمن 1386، ش 55، ص 170.

ofoghenoor.ir

شهادت

ابوالحسن موسی بن جعفر(ع)، امام هفتم از ائمه اثنی عشر علیهم السلام و نهمین معصوم از چهارده معصوم(ع) اند.

 آن حضرت در ابواء(منزلی میان مکه و مدینه) در روز یکشنبه هفتم صفر سال 128یا 129 هجری قمری متولد شدند.  

پدر بزرگوارشان حضرت امام جعفر صادق علیه السلام و مادر گرامیش حمیده نام دارد. نامشان موسی بود و القاب و کنیه های متعددی داشتند که مشهورترین لقبشان کاظم و صابر و معروف ترین کنیه شان ابوالحسن است. از مهم ترین القاب پیروانش برای او می توان به کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح اشاره کرد. ایشان در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروفند.

حضرت امام موسی کاظم(ع) به دلیل کثرت زهد و عبادت معروف به العبد الصالح و به جهت حلم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به الکاظم شدند.

از امام موسی بن جعفر دریای بیکرانی از معارف اسلام در توحید و نبوت و امامت و معاد، و احکام و آداب تربیتی اخلاقی در قالب هزاران حدیث کوتاه، بلند و نیز شاگردان عالم عامل و سیره عملی ارزشمند در میدان های مختلف و نسلی پاک و بابرکت به یادگار مانده است.

این امام همام که قرار بود بر اساس تقدیر الهی پس از پدر بزرگوارشان امامت امت را بر عهده گیرند، تحت تربیت فوق العاده امام صادق(ع) مراحل رشد و کمال را پشت سرگذاشتند، به گونه ای که تا آخر عمر، جلال و جمال الهی در صورت و سیرتشان مشهود بود.

از حوادث مهم دوران جوانی امام کاظم(ع)، مرگ نابه هنگام برادر بزرگترش، اسماعیل(ع) را می توان نام برد که از الطاف خفیّه الهیّه محسوب می شد و زمینه ساز تثبیت امامت ایشان شد. امام جعفر صادق علیه السلام نیز در این راستا و برای جلوگیری از انحراف جریان امامت تلاش فراوان کردند؛ اما بعدها نیز گروهی پیدا شدند و پس از امام صادق علیه السلام معتقد به امامت اسماعیل گشتند و مرگ او را انکار کردند.

این امام بزگوار در علم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی سرآمد بودند و بدان و بداندیشان را با عفو و احسان بیکران خویش تربیت می کردند.

امام صادق علیه السلام به فرزند ارجمندش حضرت کاظم علیه السلام سخت عشق می ورزید و همواره او را در نگاه همگان می ستودند و می فرمودند: «سوگند به خدا من نور را در پیشانی موسی می نگرم؛ او از جان من است».

روایت شده که شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: چقدر فرزندت موسی را دوست داری؟ امام فرمودند: دوست داشتم غیر از موسی فرزندی نداشتم، تا هیچ کس در محبتم به او شریک نمی شد.

سرانجام پس از شهادت جانگداز امام صادق(ع)، موسی بن جعفر علیه السلام، در سن بیست سالگی مسئولیت بزرگ امامت و هدایت امت را در یکی از بحرانی ترین دوران ها به دوش گرفتند.

از مشکلات روزهای نخستین امامت موسی بن جعفر علیه السلام، ادّعای امامت دروغین برادر بزرگ تر حضرت، عبدالله افطح بود که گروهی را به دنبال خود کشید و فرقه «فطحیه» به همین ترتیب شکل گرفت، البته با برخورد روشنگرانه امام کاظم(ع)، عبدالله با شکست روبه رو شد.

دوران سی و پنج ساله امامت موسی کاظم(ع) مصادف بود با اوج قدرت حکومت بنی عباس و همزمان با چهار تن از حاکمان عیّاش و خون آشام عباسی به نام های منصور دوانیقی، مهدی عباسی، هادی عباسی و هارون الرشید که حضرت نیز به فراخور شرایط زمان حساس هریک، وظیفه سنگین امامت و هدایت امت را به بهترین شکل ممکن به دوش کشیدند و اگر چه با حوادث سهمگین و خونینی چون واقعه فخ و شهادت مظلومانه گروهی از آل علی علیه السلام روبه رو شدند، ولی لحظه ای از وظیفه خطیر خود کوتاهی نکردند.

تبلیغ دین خداوند و گسترش فرهنگ اسلام، تبیین و تشریح معارف و احکام الهی در قالب احادیث بلند و کوتاه و پاسخ به سوالات شفاهی و کتبی، پرورش انسان های مستعد و تربیت شاگردان والامقام و شاخص در میدان علم و عمل و حفظ و حراست آنان، برخی از اقدامات کریمانه امام کاظم (ع) به شمار می آیند که در کتاب ها و آثار فراوانی به آنها اشاره شده است.

از دیگر بزرگواری های این امام همام در زمینه های گوناگون که فراوان در این حوزه تالیف شده، می توان به مبارزه بی امان با حاکمان جور و ستم و غاصبان خلافت و شکستن صولت شیطانی آنان در میدان های مختلف و تشریح مبانی حق، تربیت یاران مدیر و مدبر و خودساخته و نفوذ دادن آنان در مراکز حساس حکومتی، تا مرز وزارت و استانداری با هدف خنثی سازی نقشه های مخرب و دین سوز دشمنان، کمک به مظلومان و محرومان و دفاع از حریم شیعیان اشاره کرد.

سامان دهی شیعیان با شیوه های مختلف تربیتی، عملی و مناظره های سیاسی، از فعالیت های سیاسی موسی بن جعفر(ع) به شمار می روند.

هفتمین امام شیعیان علیه السلام در این مسیر، نهایت تلاش خویش را مبذول داشتند و در مواقع لازم از اهرم های فوق العاده ای چون معجزه، دعای مستجاب و به کارگیری علم امامت استفاده می کردند. روش امام(ع) آنچنان دقیق و حساس بود که تلاش چشمگیر و جاسوسی های مداوم حاکمان عباسی برای به دست آوردن سرنخی از اقدامات امام علیه السلام را بی نتیجه می ساخت و امام(ع) همچنان در همه زمینه ها موفق و کارآمد به پیش می رفتند و در اوج اقتدار معنوی و اجتماعی قرار داشتند؛ به گونه ای که نگاه کل جهان اسلام متوجه ایشان بود.

سرانجام هارون الرشید خودش برای دستگیری امام به صحنه آمد و طی صحنه سازی در کنار قبر رسول خدا صلی الله علیه و آله به جوسازی علیه امام(ع) پرداخت و ایشان را در یک جلالت ظاهری ولی در پرده ای از ابهام با تشکیل دو کاروان مختلف از مدینه تبعید کرد و بارها به زندان انداخت. هارون چندین بار به ترور حضرت(ع) اقدام کرد و در بعضی موارد خودش وارد کار شد که هر بار ناموفق بود.

همان گونه که در کتاب های تاریخ اسلام آمده است، هارون در یک حرکت جدید، اقدام به ترور شخصیت امام کاظم(ع) کرد، اما که آن هم ناکام ماند و وی از صحنه سازی و اقرار و اعتراف گیری هم طرفی نبست. رفتار حضرت در زندان در زمینه های مختلف عبادی، تربیتی، ارتباط با دیگران، و تأثیرگذاری بر دوست و دشمن و . . . چنان عمیق و موثر بود که هارون در نهایت، دستور داد سندی بن شاهک، امام علیه السلام را در بیست و پنجم رجب سال 183 هجری قمری در پنجاه و پنج سالگی با خرمای زهرآلوده به شهادت برساند.

سعی فراوان دستگاه حکومتی هارون برای مخفی نگه داشتن شهادت امام علیه السلام و تلاش گسترده آنان برای عادی جلوه دادن این حادثه، نشانه پایگاه رفیع اجتماعی امام کاظم(ع) و وحشت عباسیان از ایشان است.

پیکر مطهر هفتمین امام شیعیان(ع) پس از تحمل سال ها زندان، به طور معجزه آسایی توسط فرزندشان علی بن موسی الرضا علیه السلام غسل داده شد و در مقابر قریش در مدینه السلام در حاشیه بغداد به خاک سپرده و مزار شریفشان مورد توجه عموم واقع شد وبعد از سال ها با شهادت حضرت امام جواد علیه السلام و قرار گرفتن بدن مطهرشان در کنار جد بزرگوارشان، شیعیان دلباخته آنها شهر کاظمین را در کنار تربت پاکشان تأسیس کردند.

درباره کرامات و فعالیت های هفتمین پیشوای شیعیان، امام موسی کاظم(ع) ، در زمینه های گوناگون سیاسی، دینی و اعتقادی تألیفات بسیاری به ویژه در سال های اخیر به رشته تحریر درآمده که برخی از آنها عبارتند از:

منتهی الامال محدث قمی/ رضا استادی / دفتر نشر برگزیده / 1382
داستان زندگی امام موسی کاظم(ع)/ امیرمهدی مرادحاصل، رضا شیرازی، فروزان صلواتیان/ پیام نور/1382
معجزات امام موسی کاظم(ع)/ حبیب الله اکبرپور، حمید عجمی (مترجم)، محبوبه درویشان حقیقی (مترجم)/الف / 1383
زندگانی حضرت امام موسی کاظم(ع)/ حمیدرضا کفاش/ عابد/1383
زندگانی چهارده معصوم، امام موسی کاظم(ع)/ علی نوری/ جهانتاب/ 1383
ترجمه جلد یازدهم بحارالانوار؛ زندگانی حضرت امام موسی کاظم(ع)/ محمدباقربن محمدتقی مجلسی، موسی خسروی (مترجم)/ کتابفروشی اسلامیه/ 1384
مرد زنجیر و زندان؛ حضرت امام موسی کاظم(ع)/ مهدی مرادحاصل، شهرام عظیمی (نقاش)، زهرا شهبازی (ویراستار)/منادی تربیت /1384
خلوت گه راز؛ زیارت سه امام بزرگوار امام موسی کاظم(ع) - امام رضا(ع) - حضرت امام جواد(ع) / همایون ابراهیمی (به اهتمام)/دنیای هنر / 1384
سیری در زندگانی امام موسی کاظم(ع)؛زین المجتهدین/ سیدمحمد صالحی/ معیار اندیشه/ 1384
امام موسی کاظم(ع)/ فرشته منعمی (تصویرگر)، ناصر محمدی (تهیه و تنظیم)، رضوان داستانپور (شاعر)/ اکرام / 1385
تنبیه کاری؛ داستانی از زندگانی امام موسی کاظم (ع)/ رضا رهگذر (بازنویسی)، عادل رستم پور (تصویرگر)/ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان/ 1385
حیات پاکان؛ داستان هایی از زندگی امام محمد باقر، امام جعفر صادق و امام موسی کاظم(ع)/ مهدی محدثی/ بوستان کتاب قم / 1385
امام کاظم(ع) از دیدگاه اهل سنت/ علی اصغر قربانی/ مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما / 1385
در مکتب اسوه صلابت و استواری امام موسی کاظم علیه السلام/ علی قائمی امیری/ پیام مقدس/ 1385
چهل حدیث از امام موسی کاظم (ع)/ شراره شرفی (به اهتمام)/ جلیل/ 1385
باب الحوائج؛ امام موسی کاظم (ع)/ سعید قانعی/ چلچله/ 1386
پرنده و قفس؛ چهل حکایت از زندگی امام کاظم (ع)/ ناصر نادری، محمدرضا علیدوست (ویراستار)/ پیام محراب/ 1386
حضرت امام موسی کاظم (ع)/ فضل الله کمپانی/ مفید /1387

امام موسی کاظم(ع)؛ برای دبستانی ها/ حسین فتاحی، مهدی حجوانی (ویراستار)/ قدیانی/ 1387

امام موسی کاظم(ع) سر و سر/ سپیده خلیلی، سعید رزاقی (تصویرگر)/ لوح دانش/ 1387
چهل داستان و چهل حدیث از امام موسی کاظم(ع) / عبدالله صالحی/ مهدی یار/ 1387
امام کاظم (ع)؛ الگوی زندگی/ حبیب الله احمدی/ فاطیما /1386
مجموعه آثار استاد شهید مطهری (جلد سوم از بخش سیره معصومین (ع)؛ امام صادق(ع) و مساله خلافت، موجبات شهادت امام موسی کاظم(ع) / مرتضی مطهری/ صدرا / 1387
حضرت موسی کاظم(ع)؛ دریای صبر/ حسین صالح، غلامرضا آبروی (ویراستار)، سعید گائینی (تصویرگر)، نسرین گائینی (تصویرگر) / حضور/  1387
امام کاظم(ع) / منقذ موسوی/ عروج اندیشه/ 1387

ofoghenoor.ir

نگاهی گذرا بر زندگینامه حضرت معصومه (سلام الله علیها)

اشاره

دانم این را که بهشت است و ندانم لیکن 

قبر معصومه علیه السلام بُوَد یا حرم فاطمه علیه السلام است

صدای شادی افلاکیان از کوچه پس کوچه های مدینه به گوش می رسد. از خانه ساده و با صفای امام کاظم علیه السلام ، نوری به آسمان برخاسته است. ستاره ها نورانی تر شده اند و ماه، همچون خورشید می درخشد. صدای گریه ای سکوت آسمان ها را شکسته، انتظار عاشقانه پدری را به پایان رسانده، و لب های پر از نور پیشوای هفتم را به لبخند زینت داده و بر اماممان، حضرت رضا علیه السلام همدمی بخشیده، تا زینبی دیگر برای حسینی دیگر باشد. آری، مدینه از شمیم فاطمه معصومه علی السلام معطر شده است.

چشمه کوثر و فرزندان امام کاظم علیه السلام
فراوانی فرزندان نسل رسالت و ولایت، از موضوعات انکار ناشدنی است. حقیقت این است که کوثر، همان کوثری که خداوند سوره ای را به نامش نازل کرده، کلید حل مشکل است. اعجاز سوره کوثر در حسن و حسین، فرزندان بی واسطه علی علیه السلام منحصر نبود؛ بلکه این معجزه جاوید در نسل های بعدی نیز جریان یافت. کوثری جوشان در نسل تمام ائمه به ودیعه گذاشته شد تا نسل نبوت و امامت هماره جاری باشد. یکی از امامان معصوم که به فراوانی اولاد مشهور است، امام موسی کاظم علیه السلام است. درباره تعداد فرزندان امام هفتم در بین تاریخ نویسان اختلاف است، ولی همگی دست کم سی فرزند را برای ایشان ذکر کرده اند. یکی از دختران با فضیلت آن امام همام، حضرت معصومه علیه السلام است که تاریخ نگاران نام ایشان را فاطمه ذکر کرده اند.

پایان انتظار
با توجه به اینکه امام صادق علیه السلام پیش از ولادت امام کاظم علیه السلام از ولادت حضرت معصومه علیه السلام خبر داده بود، خاندان ولایت بیش از 45 سال، در انتظار به دنیا آمدن این بانوی والا مقام بودند. آنچه این انتظار را عمیق تر می کند این است که مادر حضرت رضا علیه السلام و حضرت معصومه علیه السلام ، حضرت نجمه بود که در طول زندگی، دو فرزند بیشتر به دنیا نیاورد. امام رضا علیه السلام 25 سال پیش از حضرت معصومه علیه السلام چشم به جهان گشوده بود، بنابراین حضرت نجمه و امام رضا علیه السلام در طول این مدت در انتظار آن بانوی گرامی به سر می بردند.

زمان تولد
در سال، ماه و روز تولد فاطمه معصومه علیه السلام اختلافات عمده ای وجود دارد که اصلی ترین عامل آن، خفقان حاکم بر ضد شیعیان و تقیه آنها بود. همچنین، منعکس نشدن تاریخ تولد و وفات بانوان اهل بیت عمومیت دارد، به طوری که تاریخ شهادت حضرت فاطمه علیه السلام ، مدفن حضرت زینب علیه السلام ، تولد و وفات ام کلثوم علیه السلام ، مادران همه امامان از امام زین العابدین علیه السلام تا امام عصر علیه السلام و دختران امامان از امام حسن علیه السلام تا امام عسکری علیه السلام کاملاً ناشناخته مانده است. با این حال، در میان محققان درباره تولد حضرت معصومه علیه السلام دو نظر وجود دارد: گروهی معتقدند تولد وی در سال 183 اتفاق افتاد، و گروهی به 173 اعتقاد دارند. نظر دوم طرفداران بیشتری داشته و از ابهام کمتری برخوردار است.

شرافت خانوادگی
یکی از بزرگ ترین فضیلت های حضرت معصومه علیه السلام ، انتساب ایشان به خانه وحی و امامت است. در زیارت نامه آن حضرت آمده است که او دختر رسول اللّه صلی الله علیه و آله ، دختر ولی اللّه ، خواهر ولی اللّه و عمّه ولی اللّه است. این امر خود سرچشمه دیگر فضیلت ها و کمالات معنوی آن بزرگوار به شمار می آید. همچنین زندگی در کنار امامان معصوم و بهره بردن از تعالیم آن رهبران سعادت، عامل اساسی تکامل روح و والایی علمی و عملی آن حضرت بوده است.

پاکیزه نسب
تأثیر شخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان، امری بدیهی است. این ویژگی در وجود فاطمه معصومه علیه السلام نیز بروز یافت. او از پدر و مادر فضیلت هایی به ارث برد که تنها برادرش، علی بن موسی الرضا علیه السلام آنها را به صورت کامل در خود جمع کرده بود. به نظر می رسد بتوان سرّ برتری شخصیت والای فاطمه معصومه علیه السلام بر دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را در همین نکته یافت که فاطمه معصومه علیه السلام مانند برادرش از هر دو طرف، پاکیزه ترین ویژگی ها را به ارث برد. پدرش، موسی بن جعفر علیه السلام ، ملقب به کاظم، صابر و امین است؛ همان کسی که مظهر علم و فضیلت، زهد و تقوا و صاحب کمالات معنوی شگفت انگیزی بود. مادرش هم، نجمه، بانویی با فضیلت بود. در مقام والای او همین بس که مادر دو گوهر والا مقام، امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه علیه السلام می باشد.

مادر حضرت معصومه علیه السلام
حضرت معصومه علیه السلام و امام رضا علیه السلام ، هر دو از یک مادر به نام نجمه (ستاره) به دنیا آمده اند. در کتاب های تاریخی برای مادر حضرت ده ها نام و لقب ذکر شده است که عبارت است از: نجمه، تُکْتَم، طاهره، ام البنین، سمانه، خیزران و... . مادر فاطمه معصومه علیه السلام در روزگار خود بهترین زنان بود، از همین روی و بر اساس رؤیای صادقه ای که حمیده، مادر امام کاظم علیه السلام دیده بود، نجمه را به عقد امام کاظم علیه السلام درآورد. حمیده خود بارها به امام کاظم علیه السلام درباره نجمه سفارش می کرد و می گفت: «پسرم! نجمه بانویی است که هرگز بهتر از او ندیده ام». این چنین شخصیتی، این قابلیت را داشت که بذر آسمانی هشتمین پیشوای شیعیان را در جان پاکش پرورش دهد.

دختر جسمی و روحی امامان
در زیارت نامه ای که از حضرت رضا علیه السلام در شأن حضرت معصومه علیه السلام نقل شده، از آن حضرت به نام دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله ، دختر حضرت فاطمه علیه السلام و خدیجه کبری علیه السلام ، دختر امیرمؤمنان علی علیه السلام و امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام ، دختر ولی خدا(امام کاظم علیه السلام )، خواهر ولی خدا (حضرت رضا علیه السلام )، عمه ولی خدا (امام جواد علیه السلام ) یاد شده است. این سخنان، افزون بر این که از شرافت خانوادگی آن بانو خبر می دهد، بیانگر آن است که حضرت معصومه علیه السلام ، از نظر معنوی و مقامات عالی ملکوتی، به راستی فرزند روح و جسم پیامبر صلی الله علیه و آله و حضرت زهرا علیه السلام و خدیجه کبری علیه السلام و امیرمؤمنان و دیگر امامان معصوم علیه السلام است.

عصری که او شکفت
دورانی که به شکفتن فاطمه معصومه علیه السلام انجامید، هم زمان با امامت امام موسی بن جعفر علیه السلام بود که در سال 148 به امامت رسید و 35 سال به امامت پرداخت. خلفای بنی عباس در این دوران آن چنان عرصه را بر امام و شیعیان تنگ کردند که راویان به هنگام روایت نمی توانستند به صراحت از نام حضرت یاد کنند و ناگزیر کنیه های حضرت مانند ابی ابراهیم و ابی الحسن و القاب وی مانند عبد صالح، عالم و... را به کار می بردند. هارون، آن گاه که به حکومت رسید، حضرت را زندانی کرد و گاهی ایشان را آزاد می کرد و دوباره زندانی می ساخت. این وضع تا چهارده سال ادامه یافت. در چنین زمانی، زمان تولد حضرت معصومه علیه السلام فرا رسید.

محیط تربیتی
حضرت فاطمه معصومه علیه السلام در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضیلت های اخلاقی آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی، پاک دامنی و یاد خدا، از صفات تبار پیامبر صلی الله علیه و آله بود و حضرت معصومه علیه السلام ، دختر بزرگوار هفتمین پیشوا، صاحب تمامی این فضیلت ها گردید.

حضرت معصومه علیه السلام و مبارزه با بنی عباس
امام رضا علیه السلام خواهران فراوانی داشت، ولی در میان همه آنها، حضرت معصومه علیه السلام با ابعادی متفاوت، سفری را در پیش می گیرد که همان ویژگی سفر حضرت زینب علیه السلام را دربردارد. در آن مرحله از تاریخ، حضرت معصومه علیه السلام همان رسالتی را به عهده داشت که حضرت زینب علیه السلام بعد از ماجرای خونین کربلا عهده دار آن شده بود؛ زیرا در آن روزگار، ظلم و خفقان دستگاه بنی عباس در همه جا سایه افکنده بود و حضرت معصومه علیه السلام و برادرش احمدبن موسی علیه السلام و چند تن دیگر، تنها شخصیت هایی بودند که از توطئه بنی عباس آگاهی داشتند و عواقب آن را پیش بینی می کردند. بدین جهت، حضرت معصومه علیه السلام برای افشای چینین خیانتی عازم شهرهای ایران شد و به افشاگری بر ضد آنان پرداخت.

اسامی و القاب حضرت معصومه علیه السلام
فاطمه، معصومه
دختر بزرگوار امام موسی بن جعفر علیه السلام ، همنام حضرت زهراست و فاطمه نامیده شده است. حضرت معصومه علیه السلام نیز چون فاطمه زهرا علیه السلام دارای مقام شفاعت است و احتمالاً نامیده شدن وی به فاطمه، بی ارتباط با این مقام نیست. به واسطه این بانوی گرامی، بسیاری از شیعیان داخل بهشت می شوند. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «آگاه باشید بهشت هشت در دارد که سه تا از آن ها به سوی قم باز می شود. در آنجا بانویی دفن خواهد شد که از فرزندان من، و نامش فاطمه دختر موسی علیه السلام است. به شفاعت او همه شیعیان داخل بهشت می شوند».
حضرت فاطمه معصومه علیه السلام ، هموراه غرق در عبادت بود. ایشان از آلودگی به گناهان و زشتی ها پیراسته بود، عصمت مادرش زهرا علیه السلام در او تجلی یافته بود. براساس پاره ای از روایات، لقب معصومه از سوی امام رضا علیه السلام به این بانو داده شد.

کریمه اهل بیت
از حضرت معصومه علیه السلام در زبان دانشمندان و فقهای شیعه، به کریمه اهل بیت یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به فاطمه معصومه علیه السلام اختصاص یافته است. براساس رؤیای صادق و صحیح نسب شناس گران قدر مرحوم آیت اللّه مرعشی که با دعا و راز و نیاز، تلاش پیگیری را برای یافتن قبر پاک حضرت زهرا علیه السلام آغاز کرده بود، امام صادق علیه السلام به ایشان فرمود: «علیک بکریمة اهل البیت؛ بر تو باد به کریمه اهل بیت.

لقب های حضرت معصومه علیه السلام
برای حضرت معصومه علیه السلام سه زیارت نامه ذکر شد که فقط یکی از آنها مشهور است. اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه علیه السلام در دو زیارتنامه غیر مشهور آمده، این چنین است: طاهره (پاکیزه)، حمیده(ستوده)، بِرّه (نیکوکار) رشیده (رشدیافته)، تقیه (پرهیزکار)، رضیه (خشنود از خدا)، مرضیه (مورد رضایت خدا)، سیده صدیقه (بانوی بسیار راستگو) و سیده رضیه مرضیه (بانوی خشنود از خدا و مورد رضای او).

ویژگی های حضرت معصومه علیه السلام
شفاعت گسترده
بالاترین جایگاه شفاعت، از آنِ رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است که در قرآن کریم از آن به مقام محمود تعبیر شده است. در این میان، دو تن از بانوان خاندان رسالت هم شفاعت گسترده ای دارند؛ حضرت فاطمه زهرا علیه السلام و حضرت فاطمه معصومه علیه السلام . در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا علیه السلام همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است. به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا علیه السلام را شفاعت گنهکاران از امت محمد صلی الله علیه و آله قرار داد»، با کلک تقدیر نقش بسته بود. پس از حضرت زهرا علیه السلام از نظر گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به حضرت معصومه علیه السلام نمی رسد.

عصمت
مقام عصمت در چهارده معصوم علیه السلام منحصر نیست، بلکه همه پیامبران، امامان و فرشتگان معصوم هستند. علت شهرت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ، حضرت فاطمه علیه السلام و امامان علیه السلام ، به چهارده معصوم آن است که آنها افزون بر مصونیت از گناهان صغیره و کبیره، از ترک اولی نیز که با عصمت منافات ندارد، پاک بودند. البته هیچ کس در مورد افرادی چون حضرت ابوالفضل علیه السلام ، حضرت علی اکبر علیه السلام ، حضرت زینب علیه السلام و حضرت معصومه علیه السلام ادعا نکرده که آنها معصوم نبوده اند.

شواهد عصمت فاطمه معصومه علیهاالسلام
براساس روایتی که از امام رضا علیه السلام نقل شده، امام خواهر خود را معصومه خطاب کرده است و می دانیم امام هرگز در مورد شخصی مبالغه نمی کند. بنابراین این تعبیر بر عصمت آن حضرت دلالت دارد. شفاعت گسترده ای که همه شیعیان اهل بیت را در بر می گیرد؛ قداست شهر قم به احترام آن حضرت؛ صدور زیارت نامه آن حضرت از سوی معصوم؛ پیش گویی امام صادق علیه السلام از تشریف فرمایی آن حضرت به قم؛ و تشییع این بانو به دست امام رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام ، از دیگر شواهد عصمت و عظمت آن بانوی والا مقام به شمار می آید.

مقام علمی حضرت معصومه علیه السلام
حضرت معصومه علیه السلام ، در خاندانی رشد یافت که سرچشمه علم و تقوا و فضیلت های اخلاقی بودند. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی امام رضا علیه السلام عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و در اثر توجهات فراوان آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم علیه السلام به مقام والایی رسیدند. در میان فرزندان پیشوای هفتم، بعد از امام رضا علیه السلام ، حضرت معصومه علیه السلام از نظر علمی و اخلاقی والا مقام ترین آنان است. این حقیقت، از اسامی، لقب ها و توصیف هایی که پیشوایان معصوم از وی نموده اند، آشکار می شود. با توجه به این حقیقت که میان تهذیب نفس و طی مدارج اخلاقی و عرفانی و رسیدن علوم اصیل الهی و حکمت ارتباط جدانشدنی وجود دارد، می توان به رتبه و مقام علمی وصف ناشدنی حضرت معصومه علیه السلام پی برد و به این نکته رسید که ایشان نیز چون حضرت زینب علیه السلام عالمه غیر معلمه بوده است.

محدّثه
نقل سخنان معصومان علیه السلام ، بیشترین خدمت را به حفظ روش شیوه زندگی و رفتار آنان انجام می دهد. بر همین اساس در کلام معصومان برای آنان که با نقل سخنان شان، گفتارشان را جاودانه می سازند، ارزش والایی می یابیم. تشویق به حفظ و ترویج حدیث و سخن معصومان، از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شروع شد. اهل بیت علیهم السلام مسلمانان را به فراگیری و نشر احادیث ترغیب می کردند تا افکار و اندیشه های آنان در گستره وسیع تری پخش گردد. در میان اصحاب حدیث، به تعدادی از بانوان با فضیلت بر می خوریم که حضرت معصومه علیه السلام یکی از آنان است که احادیثی را با سلسله اسنادش از حضرت فاطمه زهرا علیه السلام روایت کرده است.

احادیث حضرت معصومه علیه السلام
حدیث غدیر: حضرت معصومه علیه السلام با چند واسطه از حضرت زهرا علیه السلام نقل کرده که فرمود: «آیا فراموش کردید فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله را در روز غدیر خم که فرمود: من مولای هر که باشم، علی نیز مولای اوست».
حدیث منزلت: فاطمه معصومه علیه السلام نقل کرده که پیامبر به علی علیه السلام فرمود: «تو برای من همانند هارون برای موسی هستی.
مقام شهادت برای دوستان آل محمد علیه السلام : حضرت معصومه علیه السلام به نقل از فاطمه زهرا علیه السلام به نقل از پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «بدانید آنکه با محبت آل محمد بمیرد، شهید از دنیا رفته است».

عبادت کریمه اهل بیت علیه السلام
هدف از آفرینش آدمی، چیزی جز عبادت و بندگی خداوند متعال نیست. آنان که به این هدف پی بردند، در راه رسیدن به عالی ترین مرتبه آن سر از پا نمی شناسند و بهترین ساعات زندگی خود را زمان عبادت و راز و نیاز با خدا می دانند. یکی از عالی ترین نمونه های عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمه اهل بیت، فاطمه معصومه علیه السلام است؛ او که عبادت و شب زنده داریِ هفده روزه اش در واپسین روزهای زندگی، گوشه ای از عمری بندگی و فروتنی در برابر ذات پاک الهی است.

حضرت معصومه علیه السلام ؛ تجلّی حضرت زهرا علیه السلام
حضرت معصومه علیه السلام ، هم نام فاطمه علیه السلام بود. نام گذاری حضرت معصومه علیه السلام به این نام، نشان می دهد که او از هر گونه انحراف و بدی دور است. او و شیعیانش وارد آتش دوزخ نمی شوند و آن حضرت از نظر کمالات استثنایی است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فراوان در شأن حضرت زهرا علیه السلام فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش قربانش گردد»؛ امام کاظم علیه السلام نیز زمانی که حضرت معصومه علیه السلام خردسال بود، سه بار فرمود: «پدرش به قربانش گردد». یکی دیگر از شباهت های حضرت معصومه علیه السلام به حضرت زهرا علیه السلام این است که حضرت زهرا علیه السلام برای اثبات ولایت حضرت علی علیه السلام ، آن چنان دفاع کرد که جان خود را فدا نمود و در جوانی به شهادت رسید؛ حضرت معصومه علیه السلام نیز برای حمایت از ولایت برادرش امام رضا علیه السلام ، از مدینه به سمت خراسان حرکت کرد و در نیمه راه، در قم به شهادت رسید.

راز بخش ابتدایی زیارت نامه

در زیارت نامه حضرت معصومه علیه السلام پس از درود و سلام به پیامبران اولواالعزم، به هنگام عرض ادب به پیشگاه پیامبر صلی الله علیه و آله ، آن حضرت و خانواده اش را هم مورد خطاب قرار می دهیم. در چندین حدیث از صادق آل محمد صلی الله علیه و آله آمده است که فرمود: «خداوند حرمی دارد و آن مکه است؛ رسول خدا حرمی دارد و آن مدینه است؛ امیرمؤمنان حرمی دارد و آن کوفه است؛ ما خاندان نیز حرمی داریم و آن قم است». بنابراین، حرم حضرت معصومه علیه السلام ، حرم امیرمؤمنان علیه السلام است، حرم فاطمه علیه السلام و حرم دیگر معصومان علیه السلام است و زائر عارف به حق حضرت معصومه علیه السلام ، وقتی در حرم آن حضرت است، در حرم علی علیه السلام است، در کنار قبر مخفی زهرا علیه السلام است، در کنار ائمه بقیع علیه السلام است و... .

اصول شیعه در زیارت نامه فاطمه معصومه علیه السلام
در زیارت نامه کریمه اهل بیت علیه السلام یک دوره معارف شیعه به طور فشرده بیان شده است؛ مانند: اعتقاد به رسالت پیامبران، اعتقاد به ولایت امامان، اعتقاد به رستاخیز، دعا برای ورود به بهشت و محشور شدن در شمار اهل بیت، دعا برای ورود به حوض کوثر، دعا برای سرور اهل بیت، دعا برای استوار ماندن بر عقاید حق و راه ولایت، طلب رضوان خدا در سرای جاویدان آخرت و اظهار عقیده بر مقام والای حضرت معصومه علیه السلام در نزد خداوند متعال.

قم و حضرت معصومه علیه السلام
قم و حضرت معصومه علیه السلام پیوندی جدا نشدنی دارند. شرافت قم از حضرت معصومه علیه السلام است و وجود حضرت معصومه علیه السلام ، به دلیل شرافت این سرزمین می باشد. تقدیر الهی بود که سبب شد حضرت معصومه علیه السلام به قم بیاید و در این سرزمین از دنیا برود و برای همیشه، پناهگاه نیازمندان و دوستان اهل بیت علیه السلام گردد.

3

سفارش مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری در ضمن بیاناتی می فرماید: «ما باید از این حضرت (حضرت معصومه علیهاالسلام ) بیشتر استفاده کنیم. به هر صورت ایشان امامزاده بلافصل است؛ دختر امام، خواهر امام، عمه امام است، خیلی عظمت دارد... . بنابراین باید خیلی مغتنم بشماریم، به خصوص مردم قم... . همه مسلمانان و پیروان اهل بیت عصمت به خصوص مردم قم، و بالاخص طلاب و علما باید زیارت او را مغتنم بدانند و از آن حضرت استمداد بنمایند».

سفارش آیت اللّه فاضل لنکرانی
حضرت آیت اللّه فاضل لنکرانی می فرماید: «لازم است مردم شریف ما از زیارت این بانوی بزرگ (حضرت معصومه علیهاالسلام ) غفلت نورزند. حتی آنان که در مناطق دوردست کشور زندگی می کنند، مقید باشند هم چنان که به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام مشرف می شوند، حداقل سالی یک بار به قصد زیارت کریمه اهل بیت علیهاالسلام نیز عزم سفر کنند. حضرت معصومه علیهاالسلام همانند برادر بزرگوارش میهمان ما ایرانیان است... . لذا زیارت ایشان عنوان میهمان نوازی نیز دارد. مردم عزیز ایران که به میهمان نوازی مشهورند، شایسته است تا آنجا که در توان دارند، در زیارت این کریمه اهتمام ورزند.

فرشته نور

ای دختر زهد و پارسایی

آیینه مهر کبریایی

ای مام عفاف را تو فرزند

سرچشمه عصمت خداوند

ای خواهر شمس آرزوها

خورشید زلال آبروها

ای در حرم عفاف مستور

معصوم ترین فرشته نور

ایمان، گل باغ باور تو

شرمنده حیا، برابر تو

فرزند فروغ و آفتابی

از نسل بهار و ماهتابی

آیینه بوتراب هستی

بانوی سپید آب هستی

«صائم» به حریم حرمت نور

سر کرد سرود عصمت نور

ofoghenoor.ir